دلنوشته های یک پسر
 سنگ تراش پیر

سلام ممنون از  اينكه اين وبلاگ رو انتخاب كرده ايد. نظر يادتون نره.  


                                           باتشكر مدير وبلاگ محمد جواد
www.poyaz86@yahoo.com

» آبان ۱۴۰۴
» شهریور ۱۴۰۴
» اردیبهشت ۱۴۰۴
» آذر ۱۴۰۲
» آبان ۱۴۰۲
» خرداد ۱۴۰۲
» بهمن ۱۴۰۱
» دی ۱۴۰۱
» شهریور ۱۴۰۱
» مرداد ۱۴۰۱
» تیر ۱۴۰۱
» آبان ۱۴۰۰
» اسفند ۱۳۹۹
» اردیبهشت ۱۳۹۹
» اسفند ۱۳۹۸
» بهمن ۱۳۹۸
» دی ۱۳۹۸
» آبان ۱۳۹۸
» مهر ۱۳۹۸
» تیر ۱۳۹۸
» خرداد ۱۳۹۸
» اردیبهشت ۱۳۹۸
» اسفند ۱۳۹۷
» بهمن ۱۳۹۷
» آبان ۱۳۹۷
» مهر ۱۳۹۷
» مرداد ۱۳۹۷
» فروردین ۱۳۹۷
» مهر ۱۳۹۶
» شهریور ۱۳۹۶
» خرداد ۱۳۹۶
» اردیبهشت ۱۳۹۶
» فروردین ۱۳۹۶
» دی ۱۳۹۵
» آذر ۱۳۹۵
» مهر ۱۳۹۵
» آرشيو
» تنظیمات جستجوی گوگل
» دان
» کلی
» بیتالک
» موزیک برای وبلاگ
» جدیدترین قالب
» خیلی باحاله
» برترین اینترنت های دنیا
» دانلود
» عکس 98
» خیلی دلم تنگ بود که اینو نوشتم
» پیش نماز
» درسی از روبرت دو ونسنزو
» داستان دعوای خر و گاو
»
» داستان مرد ثروتمند و پسرش
»
» ماجرای شاه عباس صفوی و پِهِن اسب
»
»
 

پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۱
 

                                                                 پارکور چیست؟
پارکور یک ورزش و هنر است ، هنر جا به جایی. برای مثال یک فرد عادی وقتی به یک ارتفاع می رسد دنبال پله برای پایین آمدن از آن می گردد اما یک پارکور کار از آن ارتفاع می پرد. یک آدم عادی وقتی به یک مانع می رسد مسیرش را عوض می کند اما یک پارکور کار آن مانع را با یکی از حرکات پارکور پشت سر می گذارد. البته منظورم این نیست که از این به بعد بجای از پله بالا و پایین رفتن از در و دیوار بپرید بالا و پایین و این کار در قالب ورزش انجام می شود نه زندگی روزمره !
اگر بخوام رسمی تر توضیح بدم میشه پارکور یعنی رفتن از نقطه A به B در سریعترین زمان با استفاده از توانایی های بدن انسان.
پارکور در ایران ورزش جا نیفتاده ای هست و خیلی ها تا حالا اسم آن را هم نشنیده اند و بدتر از آن عده ای درک نادرستی از این ورزش دارند مثلآ میگن این ورزش مال دزد هاست که از در و دیوار بری بالا یا عده ای فکر می کنند که پارکور جنگولک بازی ، بدل کاری ، حرکات آکروباتیک ، کلکل و… این چیز هاست که همگی اشتباه و غلط محض است.
پارکور مثل سایر ورزش ها ذهن شما رو از این دنیای کثیف آزاد می کنه و استرس رو به شدت کاهش می ده. به شما یاد میده چطوری با مشکلات زندگی مبارزه کنید. چون کم کم یاد می گیرید که نباید به خاطر وجود یک مانع مسیرتان را عوض کنید. باید مانع را از سر راهتان بردارید.
پارکور در دسته ورزش های بسیار خطرناک (Extreme) قرار نمی گیره ولی خوب ورزش خطرناکی هست و باید در آن سیاست ، صبر ، خود باوری ، شجاعت و… داشته باشید که با تمرین همه اینها را بدست میارید که در زندگی بسیار کمکتون می کنه.
واسه انجام تمرینات مطلوب پارکور باید کمی آمادگی بدنی (انعطاف و وزن مناسب و…) داشته باشید ولی با نداشتن اینها هم میتونید تمرینات پارکور را در حد خودتان انجام دهید.
عده ای فکر می کنند پارکور یعنی کله خر بودن ! میگن وقتی پله هست چرا از دیوار بپریم؟ خوب وقتی می تونید توپ رو با دست ور دارید و بدوید توی دروازه حریف و توپ رو بندازید اونجا چرا انقدر جون می کنید با پا بهم پاس می دید و… ، وقتی می تونید با هلی کوپتر یا تله کابین بروید بالای کوه چرا کوه نوردی می کنید که آخرش هم از اونجا بیفتید پایین؟
پس می بینید که ذات ورزش همین است و ذات پارکور هم مثل سایر ورزش ها گذر از موانع است. ورزشکاران بخاطر علاقه ورزش می کنند لازم نیست حتمآ با دید سود و منفعت جویی به ورزش نگاه کنید.
پارکور مثل همه ورزش های دیگه دنیایی از تکنیک و فلسفه است. یک انسان عادی وقتی از ارتفاع ۴ متری بپرد بدون شک آسیب می بیند در حالی که یک پارکور کار به سادگی از آن ارتفاع می پرد بدون اینکه کوچکترین آسیبی ببیند ، او با استفاده از فنون پارکور فشار وارد بر پاها را دفع می کند و صحیح و سالم می رود.

 

نام ورزش پارکورکه ریشه فرانسوی (به فرانسوی: Parkour) به معنای هنر جابجایی یا شهرنوردی دارد .

این ورزش در دسته ورزش های خطرناک قرار می گیرد و باید در آن از قدرت بدنی و انعطاف پذیری بالایی برخوردار بود چرا که با یک لحظه بی توجهی حادثه ناگواری رخ می دهد.

در این ورزش فرد با استفاده از پرش ها و استفاده از عوامل طبیعی و غیر طبیعی موجود در محیط ، به مکان های خاصی دسترسی پیدا میکند، مثلا به صورت مقطعی از روی دیوار راه می رود یا از ارتفاعات زیاد به زمین می پرد و بالعکس و یا از موانع مختلف با پرش های بلند عبور می کند .

به گزارش سرویس ورزشی صراط نیوز بر خلاف بسیاری ورزش‌های دیگر پارکور در زمین یا ورزشگاه اختصاصی تمرین نمی‌شود، البته تلاش‌هایی در این رابطه صورت گرفته‌است و افراد در محیط‌های شهری مانند سالن‌های ورزش، پارک‌ها، زمین‌های بازی و سازه‌ها و ساختمان‌های رها شده تمرین می‌کنند که باعث به وجود آمدن نگرانی‌هایی مانند تجاوز به حریم شخصی، آسیب رساندن به اموال عمومی و تمرین در مکان‌های نامناسب شده‌ است .

پارکور وسیله و تجهیزات خاصی احتیاج ندارد و کسانی که این ورزش را انجام می دهند معمولاً لباس‌های ورزشی یا معمولی سبک و راحت می‌پوشند . تنها چیزی که توصیه شده‌است یک کفش ورزشی سبک با چسبندگی زیاد است بعضی ازاین افراد از مچ بند برای محافظت از مچ هایشان و برخی نیز از دستکش‌های نازک ورزشی برای حفاظت از کف دستهایشان استفاده می‌کنند که به علت کم کردن چسبندگی و حس باعث موضع منفی بعضی ازآنان می‌شود.

این ورزش که چند وقتی هست در تهران و شهرستان ها طرفدار پیدا کرده تا به حال صدمات مختلفی را نیز به همراه داشته و به همین دلیل با اقبال عمومی از سوی جوانان مواجه نشده است .

اینگونه به نظر می رسد که این ورزش جدای از لحظات شاد و هیجان انگیزی که برای مدت کوتاهی در پی خواهد داشت ورزشکاران این رشته ورزشی از احتمال بسیار بالای شکستگی دست و پا برخوردار خواهند بود .

با توجه به نفوذی که پارکور در آینده در بین جوانان خواهد داشت به نظر می رسد فدراسیون آمادگی جسمانی از هم اکنون باید فکری به حال ساماندهی و نظارت بیشتر بر تمرینات و مشکلات این رشته ورزشی پر خطر و جذاب داشته باشد .


 

 
 
 

پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۱
 

                                                                            شگرفی عشق


همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا، و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است. مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.

 

                                                       عطر همه گل ها

 


یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند. شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛ ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛ ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی. مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری، در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم.


 

                                                                              مادر، کانون عشق


مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد، لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند. بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است.

 



 

 
 
 

پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۱
 

روز مادر

روز مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! روز مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ،دلواپسی! روز مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری ! روز مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد روز مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن او که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود روز مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن....  

 مادرم روزت مبارک...

 

 

مي ترسم از نبودنت...

و از بودنت بيشتر!!!

نداشتن تو ويرانم ميكند...

و داشتنت متوقفم!!!

وقتي نيستي كسي را نمي خواهم.

و وقتي هستي" تو را" می خواهم.

رنگهايم بي تو سياه است ،و در كنارت خاكستري ام

خداحافظي ات به جنونم مي كشاند...

و سلامت به پريشانيم!؟!

بي تو دلتنگم و با تو بي قرار....

بي تو خسته ام و با تو در فرار...

در خيال من بمان

از كنار من برو

من خو گرفته ام به نبودنت.......

 

کاش می شد تو جنگلا،یه کلبه داشتیم من و تو

زمین و شخم می زدیم ،دونه می کاشتیم من تو

خودمون خونه می ساختیم ،دستامون گلی می شد

آهن و بتن نبود،دیوارا،کاگلی میشد

وقتی هیزم می آوردم تو میشستی رو به روم

می چکید نم نم بارون رو درختا روی بوم

آتیش کلبه به را بود ،دیگه سردت نمی شد

غم نون زانو می زد،حریف مردت نمی شد

کاش رو کول آدما خورجینی از غصه نبود

عشق آدما به هم فقط توی قصه نبود

کاشکی رو سر گلا منت باغبون نبود

واسه امنیت شهر ،گزمه و پاسبون نبود

 

 

 

ما که رفتیم ولی یادت باشه دیوونه بودیم

 

واسه تو یه عمر اسیر تو کنجه این خونه بودیم

 

ما که رفتیم ولی این رسمه وفداری نبود

 

قصه ی چشمای تو واسه ما تکراری نبود

 

ما که رفتیم حالا تو میمونی و عشقه جدید

 

میدونم چند روز دیگه میشنوم جدا شدید

 

ما که رفتیم ولی مزده دستای ما این نبود

 

دله ما لایقه اینکه بندازیش زمین نبود

 

ما که رفتیم ولی کن قدرتو دونسته بودیم

 

بیشترم خواسته بودیم ولی نتونسته بودیم

 

ما که رفتیم ولی دل ندادیم به عشقه کاغذی

 

لااقل میومدی پیشم واسه خداحافظی.......


 

 
 
 

پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۱
 

بشنو این نکته که خدرازغم آزرده کنی                           خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

آخر الامر گل کوزه گران خواهی شد                                حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی

گر از آن آدمیانی که بهشت هوس است                          عیش با آدمیی چند پریزاده کنی

تکیه بر جان بزرگان نتوانزد به گزاف                                  مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

اجرها با شدت ای خسرو شیرین دهنان                           گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی


 

 
 
» قالب وبلاگ جدید
» اپلود
» وحید (اسیری عشق است)
» گلی از دیار بم
» با معرفت.
» فروشگاه سیستم صوتی
» بیازری
  RSS 2.0  

فال حافظ

فال حافظ

____________________________________ _______________________________________ __________________________________________ _______________________________________ ___________________________________________________ ____________________________________ _______________________________________

ابزار وبلاگ
راهنمای وبلاگ نویسان

Weblog Themes By Blog Skin
 

اسلایدر